هدیه «لبخند» به برکت «طرح برکت خانواده»

بالاخره هر گره کوری روزی باز و روزنه امید در برابر انسان گشوده می‌شود و دعاها رنگ اجابت می‌گیرند، امروز هم به برکت «بیمه برکت» ستاد اجرایی فرمان امام(ره)، زوج‌های نابارور روستایی صاحب نوزاد شده‌اند و هستند افرادی که به مدد این طرح رویای مادر شدن و غرور پدرشدنشان رنگ واقعیت به خود خواهد گرفت.

هدیه «لبخند» به برکت «طرح برکت خانواده»/ گاهی گمان نمی‌کنی ولی خوب می‌شود...

 گاهی نمی‌شود که نمی‌شود! اینجاست که لحظه‌های سخت فرا می‌رسد، بغض‌ها تلمبار می‌شود و در خلوت انسان با خدایش می‌ترکد، این در و آن در زدن و به آب و آتش زدن‌‎ها آغاز می‌شود. مطب پزشکان یکی پس از دیگری زیر پا گذاشته و تنگنای اقتصادی و مخارج گزاف گریبان‌گر می‌شود، امید کم کم نیست شده و بار سنگین غم و اندوه بر آدمی مستولی می‌شود.

 اما بالاخره هر گره کوری روزی باز و روزنه امید در برابر انسان گشوده می‌شود، دعاها رنگ اجابت می‌گیرند و درهای بسته یکی یکی باز می‌شوند و رویای مادر شدن و غرور پدر شدن محقق می‌شود.

شاید درک معنا و مفهوم این جملات تنها از دل‌شکستگانی که برای دیدن یک لبخند ۱۰ یا ۱۵ سال دویده و دست آخر ناامید از همه جا به برکت «طرح برکت خانواده» دلخوش کرده‌اند، برآید.

 امروز زوج‌های نابارور زیادی به برکت بنیاد برکت ستاد اجرایی فرمان امام(ره) بارور شده و صدای خنده کودکانشان را می‌شنوند و زوج‌های هم در انتظار این صدا روز را شب می‌کنند، در این بین  قصه‌های شنیدنی بسیاری در دل روستاهای محروم جان می‌گیرد که برخی از آنها را با هم می‌خوانیم.

قصه اول: لحظه‌های سخت انتظار

سفری کوتاهی به دل روستای بهادربیگ و به کنج خانه زهراخانم داریم، او سال‌ها رنج ‌کشیده و دلش برای شنیدن واژه مقدس «مامان» غنج می‌رود، سودای در آغوش کشیدن فرزندی از گوشت و پوست خودش، لحظه‌ای آرامش نمی‌گذارد. جملاتش کوتاه و گاهی بریده بریده است گویی غم عالم بر دلش سنگینی می‌کند، اگر گوش تیز کنی صدای درد دلش به اندازه ۱۰ سال دوندگی بدون نتیجه بر فضا طنین‌انداز است.

گوشه و کنایه و زخم زبان‌ها را به جان خریدم، از دوست و آشنا سرزنش شنیدم کار به طعنه و مذمت خانواده شوهرم رسید اما من فقط دست به دامن خدا می‌شدم و مدام از این و آن پیش خدا گله می‌کردم. پیش از اینکه حرف بزنم و سؤال پیچش کنم سفره دلش را باز می‌کند و می‌گوید: همه می‌دانند تو هم بشنو، ۱۵ سال پیش ازدواج کردم و بعد چند سالی متوجه شدم نمی‌توانم مادر شوم، حدودا ۱۰ سال است که راهی نمانده که نرفته باشم از این دکتر به آن دکتر از این بیمارستان به آن بیمارستان اما نتیجه‌ای نداشت.

در این سال‌ها خیلی هزینه کردیم آنقدر زیاد که شمارش از دستم خارج شده، شوهرم کمک می‌کرد و همراهم به این دکتر و آن دکتر می‌آمد و صبوری به خرج می‌داد، بنده خدا مضایقه نداشت ولی خوب نشد که نشد. 

شوهرم کار می‌کرد و در حد توان به هزینه‌های سنگین دوا و دکتر نه نمی‌گفت تا اینکه در حادثه‌ای انگشتان دستش قطع شد و از کار بیکار شد، در شرایط سخت مالی قرار گرفتیم و دیگر توان پرداخت هزینه‌های سرسام‌آور را نداشتیم، دقیقا همین موقع‌ها بود که از اینجا مانده و از آنجا رانده شده بودم، ناامید بودم و دیگر پولی در بین نبود که در این راه پرپیچ و خم کمک ما باشد، لحظات دردناکی پشت سر گذاشتم البته گذاشتیم چون شوهرم هم دلش نمی‌آمد به من غرولند کند اما خوب سرافکنده و به قول روستایی‌ها  اجاقش کور بود.

تلخ‌ترین خاطره‌ای که در این دوران دارم، زمانی بود که کاشت جنین انجام دادم اما متاسفانه نتیجه نگرفتم، دو جنین فریز شده داشتم که نتوانستم هزینه‌هایش را بپردازم امضا دادم و جلوی چشمانم بعد از هشت ماه پیگیری و درد جنین‌هایم را از فریز بیرون گذاشتند و از بین رفتند.

به قدری سخت گذشته که گاهی مرگم را از خدا خواستم، مگر می‌شود زنی مادر نشود؟ مگر می‌شود چند سال تلاش بی‌نتیجه باشد؟ در اوج ناامیدی پارسال دهیاری خبر داد بیمه برکت طرح رایگان برای درمان ناباروری گذاشته، اول باور نکردم و گفتم این هم هزینه رایگان نمی‌شود اما دوباره امیدوار شدم، پیش خودم گفتم «اگر راست باشه چی» دست‌پاچه شدم و بدو بدو رفتم خانه به شوهرم گفتم.

علی‌آقا هم رضایت داد و با هم رفتیم دفتر نمایندگی بیمه برکت فرم پر کردیم، مدارک جمع و جور کردیم خدا را شکر همه شرایط مثل سن و سال و داشتن بیمه روستایی را داشتیم. خدا خیرشان دهد، پرونده ما آماده شد و معرفی شدیم به بیمارستان امام خمینی(ره) تهران فقط منتظر تمام شدن کرونا هستیم، حالا که دوباره همه چیز رو به راه شده دست نگه داشتیم کرونا برود.

اگر روزی مادر شوم انگار دوباره متولد شدم تمام سختی‌هایی که کشیدم از یادم می‌رود، اول امیدم به خداست و بعد از خدا هم دل بسته‌ام به بیمه برکت، انشاءالله ما هم نتیجه بگیریم.

قصه دوم: لذت شیرین مادر شدن- غرور پدر شدن

مهمان خانواده چهار نفری در روستای آورزمان شدیم، راضیه خانم خوش‌برخورد و خوشحال است، تلاش‌ها و توکل‌های او جواب داده، آن هم نه برای یک بار، بلکه دوبار، راضیه دیگر با دیدن کودکی در بغل مادرش، حسرت نداشتن بر سرش آوار نمی‌شود.

 شاید هیچ غمی به بزرگی مادر نشدن برای یک زن وجود نباشد «مادر» واژه زمینی نیست، آسمانی است تا جایی که خداوند آن را فقط برای مادران خلق کرده است.

برق شادی در چشمانش سوسو می‌زند و گاهی لبخند رضایت کنج لبانش می‌نشیند و می‌گوید: سال ۹۳ ازدواج کردم و بعد از سه سال متوجه شدم بچه‌دار نمی‌شوم، قبل از اینکه کار به حرف و حدیث و همسایه و فامیل بکشد با شوهرم رفتیم تهران دنبال دوا و درمان چند باری آزمایش و سونوگرافی دادیم اما هزینه‌ها خیلی سنگین بود.

شوهرم کارگر است و واقعا ما از عهده مخارج داروهای تقویتی و آمپول و تصویربرداری برنمی‌آمدیم، همین اول کاری دلسرد شدم انگار یک سطل بزرگ آب یخ خالی کردند روی سرم. فکرهای منفی که اگر هیچ وقت بچه‌دار نشوم و اگر نازا بمانم توی سرم می‌چرخید یک چشمم اشک بود و یک چشمم خون.

مگر زندگی بدون بچه فایده‌ای دارد؟ آدم‌ها زندگی می‌کنند تا بچه داشته باشند و ثمره عمرشان را ببینند اما من ناامید بودم اگر نشود چه کار کنم؟ فامیل را چه کنم؟ شوهرم آروزی بچه دارد.

چند ماهی بدون ماشین و به سختی از روستا به تهران رفت و آمد کردیم تا اینکه یک روز در یکی از بیمارستان‌های تهران شوهرم با طرح «بیمه برکت» آشنا شد، دکترها گفته بودند با یک عمل جراحی مشکل من حل می‌شود و می‌توانم صاحب فرزند شوم، هر چند هزینه عمل ۱۰ میلیونی می‌شد.

زیر پوشش بیمه «بنیاد برکت» قرار گرفتیم و خدا را شکر هزینه عمل جراحی را بیمه داد، بعد از عمل هنوز دارو و درمان داشتیم یک سالی طول کشید تا اینکه باردار شدم.

خیلی خوشحال بودم از شوق اشک می‌ریختم یادم نمی‌رود با چه عجله‌ای خودم را به همسرم رساندم و خبر دادم او هم از شدت خوشحالی نماز شکر خواند و با هم گریه کردیم، خداوند جواب دعا و ثنای ما را داده بود.

درست است که ما ۱۰ یا ۱۵ سال منتظر بچه نبودیم و خیلی زود خدا به ما پسری هدیه داد اما بالاخره فکر اینکه بچه‌دار نشوی آدم را داغون می‌کند. ناگفته نماند با عمل جراحی که انجام دادیم فقط یک نتیجه نگرفتیم، طاها یک ساله بود که دوباره باردار شدم، بچه دومم دختر بود و به قول معروف جنسمان جور شد.

با به دنیا آمدن پسر و دخترم زندگی ما رنگ و لعابی دیگری گرفت، رزق و روزی‌شان را خدا می‌رساند و صدای غش غش خنده‌هایشان در همین اتاق کوچک به آسمان می‌رسد، حالا از خدا سلامتی و عاقب بخیری فرزندانم را می‌خواهم.

به خانم‌های نابارور توصیه می‌کنم در مرحله اول ناامید نشوند و امیدشان را به خدا از دست ندهند همیشه یکی هست که بیشتر از خودمان حواسش به ما باشد، در مرحله دوم سریع اقدام کنند و پیگیر درمان باشند خصوصا که با استفاده از بیمه برکت هزینه‌های سنگین دوا و دکتر رایگان می‌شود.

در روستای ما ۵، ۶ زوج نابارور هستند که توان مالی ندارند که درمان کنند، از طریق در و همسایه به آنها خبر دادم که زیر پوشش طرح برکت خانواده بروند و صاحب فرزند صالح و سالم شوند. هیچ احساسی زیباتر و لذت بخش‌تر از مادر شدن نیست امیدوارم حسرت مادر شدن به دل هیچ زنی نماند چون درد بزرگی است، بچه سرمایه زندگی آدم‌هاست.

توانبخشی زوج‌ها نابارور برای تحکیم بنیاد خانواده

معاون مدیرکل ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) در استان همدان درباره طرح برکت خانواده می‌گوید: ستاد اجرایی فرمان امام(ره) در کنار فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی، کمک‌های مومنانه و خدمات اجتماعی از موضوع ناباروری زوج‌های جوان مناطق کم‌برخوردار به منظور تحکیم بنیاد خانواده غافل نبوده به طوری که در سطح کشور ۶ هزار و ۵۰۰ نفر در این طرح شرکت کردند.

علی چهاردولی به تعداد متولدین این طرح اشاره می‌کند و می‌افزاید: ۷۸۸ نوزاد در سطح کشور زیرمجموعه این طرح متولد و در استان همدان نیز ۶۰ پرونده تشکیل و ۱۵ زوج به منظور درمان به مراکز درمانی معرفی شدند.

او در ادامه به انتقال بیماران همدانی برای فرآیند درمان به استان‌های مجاور اعم از تهران یاد می‌کند و یادآور می‌شود: با پیگیری صورت گرفته بنا شده مرکز جامع زنان و درمان ناباروری جهاد دانشگاهی همدان از سوی ستاد اجرایی فرمان امام(ره) تکمیل شود تا زوج‌های نابارور مراحل درمان خود را در استان بگذرانند.

معاون مدیرکل ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) در استان همدان نحوه شناسایی زوج‌های جوان نابارور را از نکات طلایی می‌داند و متذکر می‌شود: مراجعه به دفتر نمایندگی استان، سایت بنیاد برکت و اطلاع‌رسانی از طریق گروه‌های جهادی فعال در مناطق محروم از روش‌های شناسایی به شمار می‌رود.

تحقق آرزوی زوج‌های زیر ۴۰ سال

مسؤول کارگزاری «بیمه برکت» در استان همدان به آغاز طرح برکت خانواده در سال ۹۴ اشاره می‌کند و می‌گوید: به منظور کمک‌رسانی به زوج‌های جوان نابارور مناطق کم برخوردار و کمتر توسعه‌یافته این طرح آغاز شده است.

حسین فتحی سن زوج‌های نابارور را از شرایط اصلی این طرح می‌داند و ادامه می‌دهد: زوج‌هایی که سن آنها زیر ۴۰ سال باشد می‌توانند در طرح برکت خانواده شرکت کنند به نحوی که در حال حاضر افرادی زیادی شرکت و مدارک آنها به مراکز بیمارستانی طرف قرارداد ارسال شده است.

او به ارائه کامل خدمات مالی اعم از آزمایش‌های بالینی، تصویربرداری، IUI، IVF، ICSI و تأمین داروهای مورد نیاز به‌صورت رایگان اشاره می‌کند و می‌افزاید: مدارک تعدادی از زوج‌های مشمول این طرح به مراکز درمانی ارسال شده اما با توجه به شیوع کرونا برای ادامه روند درمان مراجعه نکردند.

مسؤول کارگزاری «بیمه برکت» استان همدان در ادامه به مشکلات اقتصادی زوج‌های مناطق محروم می‌پردازد و بیان می‌کند: اکثر زوج‌های نابارور روستایی از لحاظ مالی مشکلات بسیاری دارند و امکان درمان با هزینه‌های هنگفت را ندارند از همین رو بنیاد برکت تأمین تمام هزینه‌ها را بر عهده گرفته است.

او بیمه برکت ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) را چتر حمایتی برای روستاییان می‌داند.

«جهاد» در راه کاهش هزینه‌های باروری

مسؤول گروه‌های جهادی شهید حاج حسین همدانی به افزایش تعداد زوج‌های نابارور در روستاها  اشاره می‌کند و می‌گوید: یکی از مشکلات عدیده‌ای که زوج‌های جوان با آن درگیر هستند و از بدنه شهرها به طور جدی به روستاها کشیده شده بحث ناباروری است.

وحید عظیمی به هزینه‌های گزاف درمان ناباروری می‌پردازد و یادآور می‌شود: متاسفانه با رشد فزاینده ناباروری در هر روستا به ویژه روستاهای محروم ۴ تا ۵ خانوار با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کنند.

او از طرح برکت خانواده برای درمان زوج‌های نابارور محروم یاد می‌کند و ادامه می‌دهد: شناسایی و معرفی این زوج‌ها به بیمه برکت توسط پایگاه‌های بسیج و شوراهای روستا و گروه‌های جهادی انجام می‌گیرد.

مسؤول گروه‌های جهادی شهید حاج حسین همدانی تأکید می‌کند: مهمترین دغدغه ستاد اجرایی فرمان امام(ره) شناسایی این زوج‌ها چه از لحاظ محرومیت و نداشتن توان مالی و چه از لحاظ شرایط ویژه طرح اعم از سن و سال است بنابراین گروه‌های جهادی در معرفی و شناسایی این زوج‌ها نقش مهمی ایفا می‌کنند.

کد خبر 1534

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 4 =