تا جشن تولد یک سالگی اولین واکسن ایرانی کرونا چند روز بیشتر باقی نمانده. تا سالگرد روزی که بعد از اما و اگرهای فراوان، اولین دُز واکسن کووایران برکت در مقابل دوربین رسانهها تزریق شد و خبر موفقیت ایران در راهیابی به باشگاه سازندگان واکسن کرونا به تمام جهان مخابره شد. اما آن روز در تمام تصاویری که از رونمایی واکسن برکت و تزریق اولین دز آن ثبت شد، حضور یک پرستار به چشم میآمد. «آذین چاکری»، مِترون(مدیریت پرستاری) پروژه واکسن کووایران برکت، همان پرستاری است که اولین واکسن ایرانی کرونا با او ثبت تصویری شد. روز پرستار، بهانه خوبی بود برای اینکه سراغی از این پرستار جوان اما باتجربه بگیریم که در 36 سالگی، عضویت در هیئت علمی گروه پرستاری و مدیریت این گروه در دانشگاه را هم در کارنامه دارد. اگر دوست دارید از پشت صحنه اجرای مطالعات بالینی واکسن کووایران برکت اطلاعات جدیدی کسب کنید و با فعالیت نیروهای زحمتکشی که نقش آنها زیر سایه حاشیههای پررنگ اطراف واکسن برکت مغفول ماند، آشنا شوید، با گفتوگوی ما با این پرستار موفق همراه باشید.
*حدود یک سال قبل، اولین تصاویر از اولین واکسن ایرانی کرونا، با حضور شما ثبت شد. آن لحظه که واکسن کووایران برکت را رو به دوربینها گرفتید و بعد به اولین داوطلب تزریق کردید، چه حسی داشتید؟
- خیلی حس و حال خوبی بود و هیجان بالایی داشتم. خیلی خوشحال بودم که واکسن ایرانی کرونا را تزریق میکنم. کنار این حس خوب، یک حس خوشایند دیگر هم اضافه شد و آن اینکه اولین داوطلبی که واکسن ایرانی کووید را دریافت میکرد، یک خانم (دختر آقای مخبر) بود. من واقعاً حس غرور داشتم که دارم واکسن ایرانی کرونا را برای اولین بار، آن هم به یک خانم تزریق میکنم.
تزریق اولین دُز واکسن کووایران برکت به خانم «مخبر»(دختر رییس ستاد اجرایی فرمان امام(ره))/ تزریق کننده: آذین چاکری
*یعنی اصلاً نگران نبودید؟
- به لحاظ علمی، میدانستم واکسن برکت از نوع ویروس غیرفعال است و مشکل خاصی نباید پیش بیاید. اما خب با توجه به اینکه خانم مخبر، اولین دریافتکننده این واکسن بود، بهطور طبیعی کمی نگرانی در من ایجاد شده بود و سعی میکردم احتیاط بیشتری در تزریق داشته باشم.
*انتشار تصاویر تزریق اولین دُز واکسن برکت با حضور شما، چه بازخوردهایی در میان خانواده و دوستان و اطرافیانتان داشت؟
- با توجه به اینکه من عضو هیئت علمی دانشگاه و مدیر گروه پرستاری هستم، اولین بازخوردی که دریافت کردم، از طرف دانشجویانم بود. همه بچهها عکسهای من در اولین تزریق واکسن برکت را برای خودم میفرستادند و میگفتند: «استاد! خیلی خوشحالیم که آغازگر تزریق واکسن ایرانی کرونا، شما بودید.» البته این شروع بازخوردهای خوب از طرف دانشجویانم بود...
*چطور؟ بچهها در ادامه، چه حرکتی انجام دادند؟
- با ورود واکسن برکت به سبد واکسیناسیون کشور، تمام دانشجویان من و خانوادههایشان این واکسن را تزریق کردند. البته این موضوع، بین ما عمومیت داشت چون تمام خانواده خودم هم واکسن برکت تزریق کردند.
*پس همینجا یکبار دیگر آن شائبه بیاساس که میگفت اعضای ستاد اجرایی فرمان امام و عوامل اجرایی واکسن برکت، خودشان واکسن دیگری تزریق کردهاند، تکذیب میشود...
- بله. من در مرحله مطالعات بالینی، واکسن برکت تزریق کردم و حتی خانوادهام را هم با خیال راحت وارد مطالعات کردم. این براساس خوشبینی و حدس و گمان نبود. من نتایج آزمایشات داوطلبانی که برکت تزریق کرده بودند را دیده بودم و از اثربخشی بالای این واکسن کاملاً مطمئن بودم. جالب است وقتی نتیجه آزمایش خودم را برای یکی از دوستانم که در خارج از کشور زندگی میکند فرستادم، گفت: «توی ایران از کجا فایزر پیدا کردی؟!» گفتم: من برکت تزریق کردم. گفت: «قشنگ معلومه واکسن دیگهای زدی و وانمود میکنی برکت تزریق کردی»...
«آذین چاکری»، مِترون(مدیریت پرستاری) پروژه واکسن برکت
*چرا دوستتان اصرار داشت شما واکسن فایزر تزریق کردهاید نه واکسن ایرانی؟
- چون تیتر من، خیلی بالا بود. تیتر، میزان ترشح آنتیبادی بعد از تزریق واکسن است که نشان میدهد چقدر بدن در مقابل ویروس کووید، ایمن شده است. دوست من در کشور محل زندگیاش واکسن فایزر تزریق کرده بود و جالب اینکه تیتر من با تیتر ایشان، یک اختلاف خیلی جزیی داشت. به همین دلیل باور نمیکرد من واکسنی غیر از فایزر زده باشم. در جوابش گفتم: همه شاهدند که من واکسن برکت تزریق کردم. البته این موضوع، اختصاص به من ندارد. تمام داوطلبانی که واکسن برکت تزریق کرده بودند و من آزمایششان را دیدم، تیتر بالایی داشتند.
*این اتفاق این تأثیر را داشت که با اطمینان کامل به دیگران توصیه کنید واکسن برکت تزریق کنند؟
- بله. البته دلایل و شواهد دیگری هم وجود داشته. دریم مقطع، در جمعی که خانواده من و گروهی از دوستان حضور داشتند و همگی به کووید مبتلا شدند، برخلاف آن افراد که واکسن دیگری تزریق کرده بودند و دچار کرونای شدید شدند، خانواده من فقط علائم خفیفی مثل سرماخوردگی داشتند. همینجا یکبار دیگر به این موضوع اشاره میکنم که تزریق واکسن به این معنا نیست که فرد به کووید مبتلا نمیشود. در همهجای دنیا افراد واکسینهشده، کرونا میگیرند اما با علائم متفاوت. افرادی که واکسن برکت تزریق کرده بودند و مبتلا به کووید شدند، علائمشان، سردرد و بیحالی خفیف و در بدترین حالت، علائم سرماخوردگی در حد آبریزش بینی بوده اما درباره واکسنهای دیگر، مواردی را دیدم که افراد بستری شدند با درگیری بالای ریه.
بنابراین من با شواهد خیلی محکم به همه گفتم با خیال راحت واکسن برکت تزریق کنند. خب، اطرافیان هم دیده بودند من هم خودم برکت زدم و هم به خانوادهام این واکسن را تزریق کردهام. به همین دلیل راحتتر اعتماد کردند. خوشحالم دانشجویانم که خارج از مطالعه اقدام به تزریق واکسن برکت کرده بودند، وقتی در آزمایشگاههای مختلف تیترشان را چک کردند، به من گفتند: «استاد! چقدر خوب شد که برکت تزریق کردیم.»
*در صحبتهایتان به این نکته اشاره کردید که به تمام خانوادهتان هم برکت تزریق کردهاید. یعنی خودتان این تزریق را برای آنها انجام دادید؟
- بله. برای تمام خانواده یعنی پدر، مادر و خواهرم، خودم واکسن تزریق کردم.
*نگران نبودید؟ دست و دلتان نلرزید؟
- نه. با خیال راحت برایشان برکت تزریق کردم (با خنده).
*شما را با عنوان «مِترون(مدیریت پرستاری) پروژه واکسن کووایران برکت» معرفی میکنند. از آن اول بگویید؛ چطور سرنوشت شما با اولین واکسن ایرانی کرونا گره خورد؟
- من در زمینه مدیریت پرستاری، تجربه کارهای متنوعی با شرکتها و پروژههای مختلف داشتهام. علاوهبراین، طرحهای تحقیقاتی متعددی هم داشتهام. آخرین طرح تحقیقاتی من، در ارتباط با کووید 19 و با محوریت تِلِه نِرسینگ (Tele-Nursing) در کووید بود که براساس آن، 3 مقاله ISI هم نوشتم و در مجلات معتبر بینالمللی به چاپ رساندم. در این طرح پژوهشی، نتایج فرآیند پرستاری از راه دور برای بیماران مبتلا به کووید را سنجیده بودم؛ به این ترتیب که بررسی کردم یک پرستار از طریق تماس و پیگیری تلفنی چه نقشی میتواند در کاهش اضطراب بیمار و خانوادهاش در دوران ابتلا به کرونا داشته باشد. فکر میکنم از همین طریق بود که پروژه واکسن برکت به من پیشنهاد شد. در معرفی پروژه گفتند: ستاد اجرایی فرمان امام در حال تولید اولین واکسن کرونای ایرانی است و طبق برنامهریزی انجامشده، قرار است بعد از نهایی شدن تولید واکسن، مطالعات بالینی آن در هتل ارم انجام شود.
*با خودتان نگفتید: چه سنگ بزرگی برداشتهاند؟! نگفتید: ما و تولید واکسن کرونا؛ آن هم به این سرعت؟! واقعاً واکنشتان در مقابل این خبر چه بود؟
- اصلاً اینطور نبود که برایم باورکردنی نباشد. وقتی موضوع تولید واکسن ایرانی کرونا مطرح شد، تنها چیزی که به ذهن من رسید این بود که ما یک سابقه درخشان در زمینه واکسنسازی داریم. بنابراین با خودم گفتم: چقدر خوب که دانشمندان و مسئولان کشور همگی دست به دست هم دادهاند تا با یک تلاش مضاعف در مدت زمان کوتاه به تولید واکسن کرونا برسیم. من مطمئن بودم این کار، شدنی است و دانشمندان ما میتوانند همپای دانشمندان کشورهای پیشرفته دنیا، به این موفقیت برسند.
اعضای تیم پرستاری واکسن برکت در یکی از طبقات هتل ارم بعد از تبدیل شدن به هتل کلینیک
*مدیریت پرستاری پروژه واکسن برکت برای شما چطور کلید خورد؟ گویا آمادهسازی فضای هتل برای اجرای کارآزمایی بالینی واکسن، یکی از مهمترین بخشهای مأموریت شما بوده؟ چه اقداماتی در این زمینه انجام دادید؟
- بهواسطه پروژه واکسن برکت، برای اولین بار به هتل ارم رفتم که البته با آنچه الان میبینید، خیلی متفاوت بود. چون آن موقع فقط یک هتل بود؛ نه از درمانگاه در آن خبری بود و نه اتاق مجهزی برای بستری داوطلبان داشت. از همانجا کار من شروع شد. در نیازسنجیهای اولیه، بررسی کردم اگر بخواهیم این مطالعات بالینی را در مجهزترین کلینیک انجام دهیم، به چه وسایل و تجهیزاتی نیاز داریم...
وقتی تجهیزات براساس فهرست من تهیه شد، چیدمان فضای هتل را در 2 طبقهای که در اجاره ستاد اجرایی بود، تغییر دادیم. بهاینترتیب بعد از مدتی، 2 کلینیک برای ویزیت و بستری داوطلبان داشتیم. به جرأت میتوانم بگویم تمام تجهیزاتی که در یک کلینیک جراحی محدود وجود دارد، در این 2 کلینیک موقتی در هتل ارم ایجاد شد. مرحله بعد، مرحله گزینش پرستار بود و ما افرادی را برای گروه پرستاری این پروژه انتخاب کردیم که همگی در بخشهای ویژه بیمارستان کار کرده بودند و سابقه درخشانی داشتند.
گروه پرستاری پروژه واکسن برکت در حال بررسی وضعیت سلامتی داوطلبان
*چه ضرورتی وجود داشت که برای اجرای مطالعات بالینی، فضای هتل را شبیه فضای کلینیک پزشکی کنید؟
- خیلی مهم است که در فرآیند انجام مطالعات بالینی، هر اتفاقی برای داوطلبان میافتد، ما آماده انجام مراقبتهای لازم برای آنها باشیم. منظور از اتفاق، فقط بروز عوارض واکسن نیست بلکه تمام حوادث و اتفاقات را شامل میشود. مثلاً یک داوطلب دارد در هتل راه میرود، پایش به مانعی گیر میکند و با سر به زمین میخورد و آسیب میبیند. وقتی ما پذیرفتهایم که از گروهی از افراد مراقبت کنیم، باید تمام آمادگیهای لازم را داشته باشیم؛ حتی برای مواردی که بهندرت ممکن است اتفاق بیفتد. بنابراین توجه به تأمین امکانات لازم و چیدمان آن در فضای استقرار داوطلبان، بسیار مهم است؛ مثل اینکه اتاق سیپیآر (CPR) چطور چیده شود، تختها به چه صورت باشد یا اینکه در مواقع اورژانسی، برانکارد را از چه راهی میتوانیم به آمبولانس برسانیم و... همه اینها بارها و بارها بررسی و ارزیابی شد تا به نتیجه فعلی رسیدیم.
*با این اوصاف، به نظر میرسد در تمام مراحل انجام کارآزمایی بالینی واکسن برکت (3 فاز گروه سنی بزرگسال و در حال حاضر، مطالعات بالینی گروه سنی نوجوان)، داوطلبان نیاز به مراجعه به مراکز درمانی خارج از هتل نداشتند. درست است؟
- بله. خوب است بدانید ما برای آمادگی هرچه بیشتر، قراردادهایی هم با بیمارستانهای تخصصی منعقد کرده بودیم. چون گاهی شرایطی پیش میآید که بعد ازاینکه مراحل ابتدایی درمان در کلینیک هتل انجام شد، نیاز است داوطلب به بیمارستان تخصصی اعزام شود. اما خدا را شکر، هیچ موردی پیش نیامد که نیاز به انجام این کار باشد و تا امروز هم مشکلی نداشتهایم.
گروه پرستاری پروژه واکسن برکت در حال بررسی وضعیت سلامتی داوطلبان
*در گفتوگوهایی که با داوطلبان مطالعات بالینی واکسن برکت داشتیم، این افراد از مراقبتهای شبانهروزی کادر درمان مستقر در هتل از داوطلبان میگفتند. درباره این خدماترسانی 24 ساعته برایمان بگویید.
- پرسنل پرستاری و پزشکان ما بهصورت 24 ساعته در هتل حضور داشتند و الان در کارآزمایی بالینی 12 تا 18 سالهها هم همینطور است. علاوهبر پزشک مقیم در هتل کلینیک ما، هر روز صبح هم دکتر محرز زحمت میکشیدند برای ویزیت داوطلبان به هتل میآمدند. الان هم به همین ترتیب، داوطلبان روزها توسط دکتر محرز ویزیت میشوند و در شیفت شب، ویزیتها توسط پزشک مقیم در هتل تکرار میشود.
خوب است به این نکته هم اشاره کنم که در این روند یک ساله، حتی در زمانهایی که هیچ داوطلبی در هتل کلینیک بستری نبود هم، کادر پزشک و پرستار ما بهصورت 24 ساعته در این مکان مستقر بودند. شاید بپرسید چرا؟ ما کوچکترین احتمال را هم در نظر گرفته بودیم که ممکن است در هر ساعت از شبانهروز، یکی از دوطلبان به هر دلیلی دچار مشکل شود و نیاز به کمک داشته باشد. مصداقهایش هم اتفاق افتاد. مثلاً یک بار یکی از داوطلبان ساعت 4 صبح با اضطراب خیلی شدید به هتل مراجعه کرد. همکاران من در آرامش از او نوار قلب گرفتند، علائمش را چک کردند و به او اطمینان دادند هیچ مشکلی ندارد. حتی به او پیشنهاد کردیم برای اینکه اضطرابش فروکش کند و به حالت نرمال برگردد، چند ساعت در هتل بماند. گرچه منشأ بدحالی این داوطلب عزیز، اضطراب درونی خودش بود و به لحاظ عوارض واکسن هیچگونه مشکلی نداشت، اما ما وظیفه داشتیم در لحظهای که او نیاز به مراقبت و مداخله درمانی داشت، در کنار او باشیم و خدمات لازم را به او ارائه دهیم.
گروه پرستاری پروژه واکسن برکت در حال بررسی وضعیت سلامتی داوطلبان
*پس بیدلیل نیست که گفته میشود پروتکلهای درمانی که در مطالعات بالینی واکسن برکت در نظر گرفته شده، نسبت به سایر واکسنهای داخلی، سختگیرانهتر بوده...
- بله، به این دلیل که ما در این مسیر، 100 درصد علمی پیش رفتیم. ما در روند مراقبت از داوطلبان، مرحلهای داریم تحت عنوان «تله نرسینگ»(Tele-Nursing) که در آن، پرستار با داوطلبی که واکسن دریافت کرده تماس تلفنی میگیرد و شرایط سلامتی او را چک میکند. پروتکلهای متفاوتی برای این مرحله وجود دارد؛ مثلاً بعد از اینکه فرد ترخیص میشود، 7 روز بعد، 14 روز بعد، 28 روز بعد، 2 ماه بعد، 3 ماه بعد و به همین ترتیب براساس زمانبندی مشخص با او تماس گرفته میشود و سلامتیاش از جهات مختلف مورد بررسی قرار میگیرد و بهاینترتیب دائماً تحت نظر ما قرار دارد. با این عزیزان صحبت میکنیم و اگر علائم یا عوارضی داشته باشند؛ ثبت میشود. اگر نیاز باشد، خواهش میکنیم برای ویزیت حضوری یا گرفتن تست و آزمایش مجدد به هتل کلینیک مراجعه کنند. و این روند همچنان برای تمام داوطلبان ادامه دارد.
مثلاً برای داوطلبانی که در فاز دوم بزرگسالان شرکت داشتند، از هفته گذشته آزمایش 208 شروع شده است. یعنی داوطلبان 208 روز بعد از دریافت دُز دوم واکسن، باید یک آزمایش بدهند. نتایج این آزمایشات دورهای به دقت ثبت میشود و مورد بررسی قرار میگیرد. همه اینها به دلیل پروتکلهای دقیقی است که گروه آقای دکتر حسینی رئیس پروژه کارآزمایی بالینی واکسن برکت) و خانم دکتر محرز تهیه کردهاند. خوشبختانه داوطلبان هم از خدماتی که دریافت کردهاند، راضی بودهاند. حتی برخی داوطلبان 3 فاز بزرگسالان هنوز هم تماس میگیرند و مثلاً میگویند: «علائم سرماخوردگی داریم. میتوانیم برای ویزیت مراجعه کنیم؟» بنابراین ما هنوز و همچنان در حال ارائه خدمات به این عزیزان هستیم.
*نتیجه کلی این پایش دائمی و آزمایشات دورهای، چه بوده؟ داوطلبان کارآزمایی بالینی اولین واکسن ایرانی کرونا در چه حالی هستند؟
- الحمدلله تمام این عزیزان در سلامت کامل هستند و هیچکدام هیچگونه عوارض یا مشکلی ندارند.
سه خواهر لرستانی که همزمان داوطلب تزریق واکسن کرونا شدند، در کنار پدرشان
*بدون شک، سالی که با فراز و نشیبهای پروژه واکسن برکت سپری شد، برای شما با خاطرات شیرین و بهیادماندنی همراه بوده. در این میان، اتفاقی بود که شما را خیلی تحتتاثیر قرار دهد و برای همیشه در ذهنتان ثبت شود؟
- یکی از اتفاقات جالب برای من این بود که برخی افراد، خانوادگی برای شرکت در مطالعات بالینی واکسن برکت داوطلب میشدند. در صحبتهایی که با پرستاران و پزشکان پروژه برکت داشتیم، دوستان میگفتند: کسی که خارج از کادر درمان است و آشنایی کامل با ویژگیها و کیفیت واکسن جدید ندارد، شاید این ریسک را انجام ندهد که همراه با خانوادهاش داوطلب شود. بنابراین به احتمال فراوان فقط یک نفر از اعضای یک خانواده برای تزریق واکسن آزمایشی داوطلب میشود تا ببینند نتیجه چه میشود. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، این بود که ما میدیدیم اعضای یک خانواده همزمان داوطلب تزریق واکسن برکت شدهاند و با روحیه بالا آمدهاند در هتل کلینیک ما بستری شوند. حرف همهشان هم این بود که: «ما به دانشمندان خودمان اعتماد کامل داریم.» این برای من، خیلی فوقالعاده بود.
زوج داروساز که همزمان برای تزریق واکسن برکت داوطلب شدند
گاهی پیش میآمد که به دلایل پزشکی، مجبور میشدیم یکی از اعضای خانواده را رد و از مطالعه خارج کنیم. شاید باورتان نشود، این فرد گریه میکرد و با ناراحتی میگفت: «من دوست دارم حتماً در این مطالعه مشارکت کنم. دلم میخواهد حالا که در مرحله آزمایشی است، واکسن ایرانی را تزریق کنم»... اینها واقعاً به نظر من ارزشمند است. دیدن این اتفاقات از جانب مردم که نشاندهنده عرق ملی آنها و اعتمادشان به دانشمندان کشور بود، به من و همکارانم هم انگیزه مضاعف میداد.
«آذین چاکری» در کنار تعدادی از اعضای تیم پرستاری پروژه واکسن برکت
*پس میتوانیم بگوییم مدیریت پرستاری پروژه واکسن برکت، خاصترین تجربه شما در دوران فعالیت حرفهایتان بوده؟
- هر مقطع از فعالیتهای من از جهاتی برایم خاص بوده اما مدیریت پرستاری واکسن برکت واقعاً یک تجربه متفاوت بود. پروژهای بود که پایه آن براساس غرور ملی بود و همه ما با جان و دل برای اجرای مطلوب آن سعی و تلاش کردیم؛ چه اعضای گروه پرستاری چه گروه آقای دکتر حسینی و چه افرادی که این مطالعه را از طرف ستاد اجرایی فرمان امام حمایت و پشتیبانی میکردند ازجمله آقای دکتر مخبر. همه ما با یک هیجان خاص در این پروژه کار میکردیم. ما میدانستیم نتیجه تلاش دستهجمعی این گروه بزرگ، مطلوب و درخشان است اما دلمان میخواست در عمل هم برای همه اثبات شود که ایران توانسته چنین واکسنی را تولید کند.
استاد چاکری در کنار دانشجویانش در کارورزی دوران کرونا در بیمارستان
*این گفتوگو به بهانه روز پرستار انجام میشود و شما کارنامه پرباری هم در این زمینه دارید؛ چه به لحاظ خدمت بالینی و چه در جایگاه آموزش نیروهای تازهنفس. برایمان از پرستاری در دوران عجیب و پراسترس کرونا بگویید.
- پرستاری از آن دسته حرفههاست که تعطیلبردار نیست. در دوران شیوع کرونا هم که بسیاری از مشاغل، دورکاری را تجربه کردند، پرستاران باید به دل خطر میزدند و به بیماران مبتلا به کرونا خدمت میکردند. در این دوره در کنار پرستاران بیمارستانها، دانشجویان پرستاری هم الحق بسیار خوب و فداکارانه عمل کردند. من عضو هیئت علمی گروه پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی هستم و از سال 96 بهعنوان مدیر گروه پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار فعالیت میکنم. بنده و همکارانم در مقام استاد و مربی گروه پرستاری، دانشجویان را برای کارورزی به بیمارستان میبریم تا با شرایط کار در بخشهای مختلف آشنا شوند. با اینکه در دوران کرونا بیمارستانهای طرف قرارداد دانشگاه تبدیل به سانتر کرونا شده بود، باز هم روند کارورزی قطع نشد و باید بگویم دانشجویان پرستاری در این دوران کارنامه درخشانی از خود به جا گذاشتند.
در بدترین شرایط پیک کووید که تعداد بیماران به شدت بالا بود و تعداد کمی از پرستاران و پزشکان واکسینه شده بودند، دانشجویان پرستاری بدون چشمداشت و با اینکه واکسینه نشده بودند، در بیمارستانهایی که سانتر کووید بود، حاضر میشدند و پابهپای پرستاران و مربیان خودشان ازجمله من فعالیت میکردند. درواقع آنها دیگر دانشجو نبودند. واقعاً گاهی آنقدر کمبود نیرو در بخش کووید میدیدیم که بچههای دانشجو داوطلبانه وارد گود میشدند و شروع به کار میکردند. در دورهای که هنوز واکسیناسیون فراگیر نشده بود و میزان ابتلای کادر درمان بالا بود، گاهی وارد بخش میشدیم و میدیدیم در بخش کووید که 30، 35 بیمار بستری است، فقط 2 پرستار حضور دارند که خودشان هم علائمی مثل ضعف و بیحالی دارند. در این مواقع، دانشجویان پرستاری بخش را به دست میگرفتند و با جان و دل کار میکردند.
خستگی پرستاران در دوران کرونا
*درواقع کرونا باعث شد شما بعد از سالها دوباره کار بالینی را تجربه کنید...
- بله، من 12 سال سابقه کار بالینی پرستاری دارم. در سالهای ابتدایی حضور در دانشگاه بهعنوان استاد هم، همچنان در بیمارستان فعالیت داشتم. بعد که بهشدت مشغول کارهای تحقیقاتی دانشگاه شدم، کمی از کار بالین فاصله گرفتم. البته همچنان بهعنوان مربی، دانشجویان را برای کارورزی به بیمارستان میبرم چون به نظر من کسی که پرستار میشود و پرستار میماند، عاشق کار بالین پرستاری است. به همین دلیل من در هر جایگاهی که باشم، هیچوقت خودم را از بالین جدا نمیکنم. گاهی دوستانم میگویند: «تو مدیر گروه هستی و خودت برنامه را مینویسی. میتوانی در این شرایط برای خودت برنامه بیمارستان نگذاری که مجبور شوی بچهها را ببری.» اما من همیشه در جوابشان میگویم: من قبل از اینکه استاد دانشگاه باشم، یک پرستار هستم. من اول باید یک بالینکار موفق باشم تا بتوانم استاد دانشگاه موفقی در حیطه پرستاری باشم.
تقدیر یکی از نوجوانان داوطلب تزریق واکسن برکت از «آذین چاکری»، مدیریت پرستاری پروژه واکسن برکت
*برای حسن ختام این گفتوگو، از طرح تحقیقاتی که درباره نقش پرستاران در کاهش اضطراب افراد مبتلا به کرونا و خانوادههایشان داشتید، برایمان بگویید. این پژوهش چگونه اجرا شد و چه نتایجی داشت؟
- من در این پژوهش، تأثیر تِلِه نِرسینگ در کاهش اضطراب بیماران مبتلا به کووید 19 را مورد سنجش قرار دادم. ابتدا میزان اضطراب بیماران و بعد، میزان اضطراب خانواده آنها مورد ارزیابی قرار گرفت و در مرحله بعد، بین آنها مقایسه انجام دادیم. جالب بود که نتایج پژوهش میگفت خانوادههایی که بیمار مبتلا به کرونا دارند، اضطرابشان از خود بیمار بیشتر است. علاوهبراین، نتایج پژوهش نشان میداد تله نرسینگ که برای بیماران مبتلا به کرونا داشتیم، یعنی تماسهای تلفنی که بعد از ترخیص از بیمارستان برای بررسی وضعیت سلامتی آنها میگرفتیم، در کاهش اضطراب بیماران و خانوادههایشان بسیار مؤثر بود. درواقع خود ما هم انتظار نداشتیم بتوانیم میزان اضطراب این بیماران را با تله نرسینگ تا این حد پایین بیاوریم.
ببینید، وقتی یک بیمار مبتلا به کرونا ترخیص میشود، به این معنا نیست که 100 درصد بهبود پیدا کرده و به شرایط قبل از کووید برگشته است. ما در برخی مواقع به عوارض کووید بهعنوان یک بیماری مزمن نگاه میکنیم که شدتش کم میشود اما عوارضش باقی میماند. گاهی ما با بیمار تماس میگرفتیم و او یکدفعه شروع به گریه میکرد. علت را که جویا میشدیم، میگفت: «در آن اتاقی که بستری بودم، یکدفعه جیغ زدند. دو بیمار هماتاقی من در اثر کرونا فوت کرده بودند. آنها را از اتاق بیرون بردند و فقط من ماندم. حالا دائماً این اتفاق در ذهن من تداعی میشود. وقتی میخواهم بخوابم، مدام فکر میکنم من هم مثل آنها در خواب دچار مشکل میشوم و میمیرم.» یعنی این اضطراب آزاردهنده حتی بعد از ترخیص هم با این بیماران بود. ما در این پژوهش، به لحاظ روانی هم به بیماران مبتلا به کووید کمک میکردیم تا بر اضطرابشان غلبه کنند و به آرامش برسند. پژوهش ما 6 ماه طول کشید که به اعتقاد بعضیها برای یک پژوهش پرستاری، دوره طولانی محسوب میشد. اما ما 6 ماه شبانهروزی با تعدادی از بیماران در تماس بودیم و آنها را تحتنظر داشتیم و خوشبختانه به نتایج بسیار خوبی رسیدیم که حتی فراتر از انتظار خودمان بود.
نظر شما